شما به عنوان یک فرانسه آموز در هر سطحی که باشید، با دانستن اصطلاحات این زبان، قطعا بسیار سود خواهید برد. از این طریق شما نه تنها مهارتهای زبانی خود را تقویت میکنید، بلکه میتوانید با فرهنگ فرانسوی ها نیز اندکی آشنایی پیدا کنید. آموزش اصطلاحات موضوعی فرانسه راهی بسیار ساده و سریع برای به خاطر سپردن اصطلاحات میباشد. ما در بخش های مختلف آموزش اصطلاحات موضوعی فرانسه، همانطور که پیداست هربار به صورت موضوعی و دسته بندی شده، اصطلاحات این زبان را به شما آموزش میدهیم. در این قسمت قصد داریم اصطلاحات مربوط به توصیف در فرانسه بپردازیم.
اصطلاحات مربوط به توصیف ظاهر
در بخش چند زیر گروه داریم. در واقع در این بخش مجموعه ای اصطلاحات توصیفی مربوط به ظاهر انسان را به شما آموزش میدهیم؛ از جمله توصیف ظاهر کلی، چاقی و لاغری یا زشتی و زیبایی، ویژگیهای ظاهری خاص و از این دست توصفات میپردازیم. در ضمن، مقابل هر اصطلاح، سطح زبانی (جایگاه استفاده از آن اصطلاح) را مقابل آن ذکر میکنیم.
اصطلاحات مربوط به توصیف کلی ظاهر
Être tiré à quatre épingles=être habillé avec soin, être élégant
کشیده شده توسط 4تا میخ! خب بگذارید کمی برایتان این اصطلاح رو روشنتر کنم. فرخ کنید یک پارچه ی مربعی شکل دارید. شما فقط در صورتی میتوانید این پارچه را روی یک سطح، بدون چروک و تا به یک باره پهن کنید که 4 تا میخ روی سطح، 4 گوشه ی این پارچه را بکِشند! حالا فهمیدید چرا به کسی که خوش سر و لباس و خیلی اتو کشیده ست میگویند Être tiré à quatre épingles ؟!
این هم یک مثال:
.Alain est très coquet, il est souvent tiré à quatre épingle
coquet به کسی میکویند که لوندی میکند یا با ظاهرش میخواهد یک جورایی دلبری کند.
Être habillé comme un sac=être habillé sans goût
به کسی میگویند که بد و بی ذوق لباس پوشیده است! در واقع شیک نپوشیده! ای اصطلاح عامیانه است. میشه گفت انگار گونی پوشیده.
Tout le monde était très chic au mariage, sauf Aline qui était habillée comme un sac.
در مراسم عروسی همه خوشتیپ بودند به جز الین که مثل گونی لباس پوشیده بود.
Être habillé (vêtu) comme l’as de pique
خب فرانسوی ها برای بیان بدتیپی و بد لباس پوشیدن آدما یه اصطلاح دیگه هم دارند که میگویند فلانی مثل آس پیکه( همان تکِ پیک در کارت بازی).
. Apprends à être un peu élégant. Tu es toujours habillé comme l’as de pique
یکم یاد بگیر شیک و با وقار باشی. همیشه سر و ریختت مثل آس پیکه.
Être un pot de peinture= être trop maquillé e
کسی که هفت قلم آرایش میکنه رو به اصطلاح بهش میگن “ظرف نقاشی” یا همون پالت نقاشی!
Aller à quelqu’un comme un tablier à une vache=se dit par exemple d’un vêtement qui ne va pas du tout à quelqu’un
در زبان فرانسه وقتی میخواهیم بگوییم این لباس به تو می آید میگوییم: ce vêtement tu va bien
یعنی از فعل aller استفاده میکنیم.
حالا برگردید به همین اصطلاح؛ tablier یعنی پیشبند vache هم که یعنی گاو. (گاو که پیشبند نمیبنده) پس ترجمه کلمه به کلمه ی اصطلاح میشود:عین پیشبند گاو بهت میاد. یعنی اصلا بهش نمیاد. این اصطلاح رو با comme un guêtres à lapin یعنی خرگوشی که مچبند بسته،هم استفاده میکنند.(عامیانه)
Alicia s’est acheté une robe très chère mais ça lui va comme un tablier à une vache
آلیسیا یه پیرهن خیلی گرون واسه خودش خریده ولی اصلا بهش نمیاد.
اصطلاحات مربوط به زشتی و زیبایی
اصطلاحات مربوط به زیبایی
un beau brin de fille=un belle fille
.regarde! elle est superbe ,c’est un beau brin de fille
نگاه کن! اون فوق العاده ست، دختر خیلی زیباییه!
mignon à croquer= très jolie/ très mignon
تحت الفظی به معنای نازِ خوردنی، و به صورت کلی یعنی خیلی ناز
un beau châssis = une femme bien faite, agrèable à regarder ( d’un point de vue masculin )
این اصطلاح عامیانه است و مردها از آن استفاده میکنند. تحت الفظی به معنای ” یک چارچوب(شاسی) زیبا” هست و به طور کلی یعنی یک زن زیبا و خوشتیپ که آدم از دیدنش لذت ببره.
un beau tènèbreux= un homme d’un beautè romantique, sobre et fatale
این اصطلاح به صورت تحت الفظی یعنی “زیبای اسرارآمیز” و به مردی گفته میشود که یک زیبایی رومانتیک و بی تجمل گونه ای دارد.
.Huphrey Bugart est était le type du beau tènèbreux
avoir du chien = pour une femme, avoir du charm
این همان اصطلاح “چشماش سگ داره” در فارسی هستش. که در واقع به زنی میگویند که بسیار جذاب است.
.Rachel a du chein. elle attire tous ses collègues masculins
راشل خیلی جذابه(چشماش سگ داره). اون همه ی همکلاسیای پسر رو مجذوب خودش کرده.
اصطلاحات مربوط به زشتی
être laid (moche) comme un pou = être très laid
فرانسوی ها به کسی که خیلی زشت باشد اصطلاحاً میگویند مثل شپش زشته!
مثل وقتی در انگلیسی میگوییم : ugly as sin
.Nicole sort avec un homme très riche mais laid comme un pou
نیکول با یه مردی میره سر قرار که خیلی پولداره ولی به شدت زشته!